نقل قول ها

50 نقل قول از آلبرت اینشتین

چه فیلمی را ببینید؟
 

حتی افراد مجردی هم نیستند که از این نام آگاهی نداشته باشند ، آلبرت انیشتین. او یک فیزیکدان مشهور آلمانی است که در 14 مارس 1879 متولد شد. آلمانی باید آنقدر خوش شانس باشد که این افسانه را که کمک زیادی به فیزیک مدرن کرده است بدست آورد و بدیهی است که همه دنیا باید از او سپاسگزار باشند. او همچنین به عنوان شناخته می شود پدر فیزیک مدرن .

وی همان شخصی است که نظریه نسبیت (E = mc) را توسعه داده است2) همچنین جوایز مختلفی به وی اهدا می شود. در سال 1921 ، وی برای فیزیک نظری و به ویژه برای کشف قانون اثر فوتوالکتریک جایزه جدیدی در فیزیک دریافت کرد. در آن زمان جایزه رمان برای تئوری نسبیت دریافت نشد.

او یکی از الهامات و انگیزه های مناسب برای همه مردم است. کتابهای زیادی توسط وی نوشته شده است که باعث الهام بخشیدن به میلیونها دانش آموز شده است. ارادت او به علم بی نهایت است و کارهای او فراموش نشدنی هستند.

آلبرت-انیشتین-کشف

کشف آلبرت اینشتین

در اینجا برخی از نقل قول های الهام بخش توسط دانشمند مشهور ، آلبرت انیشتین نوشته شده است که بهترین ها را برای شما به ارمغان می آورد.

ضعف نگرش به ضعف شخصیت تبدیل می شود.

دو چیز بینهایت است: جهان و حماقت انسان؛ و من در مورد جهان مطمئن نیستم

مسئله ی مهم این است که دست از سوال پرسیدن بر ندارید. کنجکاوی دلیلی است برای وجودداشتن.

حقیقت بر پایه تجربه استوار است.

تنها دو راه برای زندگی شما وجود دارد. انگار هیچ معجزهای وجود ندارد. دیگر این است که انگار همه چیز یک معجزه است.

زندگی مثل راندن یک دوچرخه است. برای اینکه تعادل خود را نگهدارید باید به حرکت ادامه دهید.

به اعماق طبیعت نگاه کنید ، سپس همه چیز را بهتر خواهید فهمید.

اگر نمی توانید آن را برای کودک شش ساله توضیح دهید ، خودتان آن را درک نمی کنید.

تنها منبع دانش ، تجربه است.

سعی کنید به یک مرد موفقیت تبدیل نشوید ، بلکه سعی کنید به یک انسان با ارزش تبدیل شوید.

منطق شما را از A به Z می رساند. تخیل شما را به همه جا خواهد رساند.

هر مردی که زیاد بخواند و از مغز خودش خیلی کم استفاده کند در عادتهای تنبلی تفکر فرو می رود.

نقل از آلبرت انیشتین در مورد روانشناسی

آلبرت اینشتین از روانشناسی نقل قول می کند.

که کاوی لئونارد ازدواج کرده است

تعداد کمی از آنها هستند که با چشم خود ببینند و با قلب خود احساس کنند.

نشانه واقعی هوش دانش نیست بلکه تخیل است.

تعلیم و تربیت همان چیزی است که پس از فراموش کردن آنچه در مدرسه آموخته است باقی می ماند.

زمانی فرا می رسد که ذهن سطح بالاتری از دانش را به خود اختصاص می دهد اما هرگز نمی تواند اثبات کند که چگونه به آنجا رسیده است.

هر کسی که هرگز اشتباه نکرده است ، هرگز چیز جدیدی را امتحان نکرده است.

من هیچ استعداد خاصی ندارم. من فقط از روی علاقه کنجکاوم.

من با همه به یک شکل صحبت می کنم ، خواه او زباله دان باشد یا رئیس دانشگاه.

هرگز چیزی را که می توانید در آن جستجو کنید حفظ نکنید.

ما نمی توانیم مشکلات خود را با همان تفکری که هنگام ایجاد آنها استفاده کردیم ، حل کنیم.

تخیل مهمتر از دانش است. دانش محدود است. تخیل جهان را محاصره می کند.

وقتی از یک دختر خوب خواستگاری می کنید ، یک ساعت به نظر ثانیه می رسد. وقتی روی یک شستشوی قرمز داغ می نشینید یک ثانیه به نظر می رسد. این نسبیت است.

از دیروز بیاموز، برای امروز زندگی کن، به فردا امیدوار باش. مسئله ی مهم این است که دست از سوال پرسیدن بر ندارید.

ارواح عالی همیشه با مخالفت شدید ذهن متوسط ​​روبرو شده اند.

هر کس نسبت به حقیقت در امور کوچک سهل انگاری کند ، نمی تواند در امور مهم اعتماد کند.

صلح را نمی توان با زور حفظ کرد. تنها با درک می توان به آن دست پیدا کرد.

همه چیزهایی که قابل شمارش هستند ، شمرده نمی شوند و همه چیزهایی که شمارش می شوند قابل شمارش نیستند.

یک فرد باهوش یک مسئله را حل می کند. یک انسان عاقل از آن دوری می کند.

همه نابغه هستند. اما اگر یک ماهی را با توجه به توانایی صعود به یک درخت قضاوت کنید ، او تمام عمر خود را با اعتقاد به احمق بودن زندگی می کند.

ریاضیات ناب ، در نوع خود ، شعر ایده های منطقی است.

فقط زندگی برای دیگران زندگی ارزشمندی است.

تفاوت حماقت و نبوغ در این است که نبوغ حد و مرزهایی دارد.

ماهها و سالها فکر می کنم و فکر می کنم. نود و نه بار نتیجه گیری نادرست است. صدمین بار من حق دارم.

تخیل همه چیز است. این پیش نمایش جاذبه های آینده زندگی است.

نامفهوم ترین چیز در مورد جهان قابل فهم است.

همه ادیان ، هنرها و علوم شاخه های یک درخت هستند.

هر احمق باهوشی می تواند کارها را بزرگتر و پیچیده تر کند ... حرکت در جهت مخالف به نوعی نبوغ نیاز دارد - و شجاعت زیاد.

علم بدون دین لنگ است ، دین بدون علم کور است.

دنی گرین کجا به دانشگاه رفت

واقعیت صرفاً یک توهم است ، البته بسیار پایدار.

نیروی جاذبه مسئولیت عاشق شدن افراد را ندارد.

اگر من یک فیزیکدان نبودم ، احتمالاً یک موسیقی دان بودم. من اغلب در موسیقی فکر می کنم. من رویاهایم را در موسیقی زندگی می کنم. من زندگی خود را از نظر موسیقی می بینم.

اینطور نیست که من خیلی باهوش باشم ، بلکه فقط طولانی تر با مشکلات کنار خواهم ماند.

یک مرد باید به دنبال آنچه است ، و نه آنچه که فکر می کند باید باشد.

در وسط دشواری فرصت نهفته است.

برای طرح س questionsالات جدید ، امکانات جدید ، توجه به مشکلات قدیمی از زاویه ای جدید ، به تخیل خلاق نیاز دارد و پیشرفت واقعی در علم را نشان می دهد.

46-کم تعداد افرادی است که با چشم می بینند و با ذهن خود فکر می کنند.

ارواح عالی همیشه با مخالفت شدید ذهن متوسط ​​روبرو شده اند. ذهن متوسط ​​قادر به درک مردی نیست که از تعظیم کورکورانه در برابر تعصبات متعارف سر باز می زند و به جای آن تصمیم می گیرد که عقاید خود را شجاعانه و صادقانه بیان کند.

هر احمقی می تواند بداند. هدف این است که درک کنید.

مسئله ی مهم این است که دست از سوال پرسیدن بر ندارید. کنجکاوی دلیل خاص خود را برای وجود دارد. وقتی می توان رمز و رازهای ابدیت ، زندگی ، ساختار شگفت انگیز واقعیت را تعمق کرد ، نمی توان ترس و نگرانی نداشت. کافی است اگر کسی فقط بخواهد هر روز کمی از این رمز و راز را درک کند.